sina
سومین بخش مسافرت چند روزه دومین بخش http://www.italki.com/entry/438213 آش دوغ اصلاً سیرمون نکرده بود بنابراین تصمیم گرفتیم بریم یه ناهاری هم بخوریم. بعد کمی گشت و گذار تو شهر و صرف ناهاری مفصل سرعین رو ترک کردیم. تو راه برگشت تازه متوجه طبیعت زیبا و سرسبز سرعین شدیم چرا که اومدنی شب بود و چیزی سر راه ندیدیم. تو ورودی شهر سراب متوجه شدیم که ماشین بدجوری نوسان داره. دوستم تایر ماشین رو چک کردنی، متوجه شد که تایر بدجوری آسیب دیده. خلاصه حدود ۲ ساعت تو یه مکانیکی گذروندیم تا تایر نو رو بندازه رو ماشین. هوا خیلی سرد شده بود. تنها چیزی که تو ذهنم حک شد شرافت صاحب مکانیکی بود. بعد دو ساعت کار فقط ۱۰ هزار تومن از ما گرفت. سوار ماشین شدیم و به سمت ارومیه حرکت کردیم. رانندگی ماشین برعهده سینا و فرشاد بود و به صورت شیفتی جاشون رو با هم دیگه عوض میکردن تا کمتر خسته بشن. سینا شبا خوب نمیتونه جاده رو ببینه برای همین شب رو فرشاد یه تنه رانندگی کرد. کنار شهر ارومیه یک دریاچه‌‌ی بزرگی هست که برای سالیان سال محل خوش‌گذرانی مسافران بود. این دریاچه دومین دریاچه شور و نمکی دنیا هست. اما متأسفانه در طی سالیان اخیر به شدت خشک شده و قسمت خیلی کوچکی از این دریاچه باقی مانده. یک پل خاکی روی دریاچه شهر ارومیه رو به تبریز وصل میکنه. هنگامیکه داشتیم از روی پل رد می‌شدیم هوا نمکی بود و هنگام استشمام هوا گلویمون می‌سوخت. که این اتفاق بد هم در اثر خشکی دریاچه هستش. لینک به دریاچه ارومیه http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87 ادامه ماجرا تو پست‌های بعدی
May 27, 2014 4:02 PM
Corrections · 3

سومین بخش مسافرت چند روزه

دومین بخش http://www.italki.com/entry/438213

آش دوغ اصلاً سیرمون نکرده بود بنابراین تصمیم گرفتیم بریم یه ناهاری هم بخوریم. بعد از کمی گشت و گذار تو شهر و صرف ناهاری مفصل سرعین رو ترک کردیم. تو راه برگشت تازه متوجه طبیعت زیبا و سرسبز سرعین شدیم چرا که اومدنی شب بود و چیزی سر راه ندیدیم. تو ورودی شهر سراب متوجه شدیم که ماشین بدجوری نوسان داره. دوستم تایر ماشین رو چک کرد، متوجه شد که تایر بدجوری آسیب دیده. خلاصه حدود ۲ ساعت تو یه مکانیکی گذروندیم تا تایر نو رو بندازه رو ماشین. هوا خیلی سرد شده بود. تنها چیزی که تو ذهنم حک شد شرافت صاحب مکانیکی بود. بعد دو ساعت کار فقط ۱۰ هزار تومن از ما گرفت. سوار ماشین شدیم و به سمت ارومیه حرکت کردیم. رانندگی ماشین برعهده سینا و فرشاد بود و به صورت شیفتی جاشون رو با هم دیگه عوض میکردن تا کمتر خسته بشن. سینا شبا خوب نمیتونه جاده رو ببینه برای همین شب رو فرشاد یه تنه رانندگی کرد. کنار شهر ارومیه یک دریاچه‌‌ی بزرگی هست که برای سالیان سال محل خوش‌گذرانی مسافران بود. این دریاچه دومین دریاچه شور و نمکی دنیا هست. اما متأسفانه در طی سالیان اخیر به شدت خشک شده و قسمت خیلی کوچکی از این دریاچه باقی مانده. یک پل خاکی روی دریاچه شهر ارومیه رو به تبریز وصل میکنه. هنگامیکه داشتیم از روی پل رد می‌شدیم هوا نمکی بود و هنگام استشمام هوا گلویمون می‌سوخت. که این اتفاق بد هم در اثر خشکی دریاچه هستش.
لینک به دریاچه ارومیه http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87
ادامه ماجرا تو پست‌های بعدی

June 10, 2014
به لطف شما میتونم توی کشور زیبای شما مسافرت کنم. امیدوارم که یک روز بتونم به اونجا برم(سفر بکنم) سر بازی یعنی در حین بازی کردن. در حالی که بازی به تنهایی یعنی game.
May 27, 2014
به لطف شما میتونم تو کشور زیبا شما مسافرت کنم امیدورم که یک روز میتونم به اونجا برم ضمنا آیا سر بازی و بازی یک معنی داره
May 27, 2014
Want to progress faster?
Join this learning community and try out free exercises!