Luca
گاو الی روزی بود گاو الی از خواب بیدز شده است و بیرون پایدز خارج شد او خیلی دوست داشت به تاپه قادو بزند و به حیونت دیگز سحبت کن آوا، حیونت تاپه از گاو الی خیلی می ترسند چون او را خیلی بزرگ و بلاند است حال انکه راه می رفت، موشی میسه پیدا کرد و به او پرسید که چتوری موشی میسه گفت که خلطفا به من غذا خوردن نیست گاو الی کفت که موشی نمی خورم، چمن می خورم موشی میسه خیلی شگفت پرسید چرا؟ تو خیلی بزرگ هستی و می توانی بسیار حیون بخوری پس گاو الی کفت که با چمن شیری برای توله من درست کنم، و هم زیبا و قوی اقمات کنم سپس موشی میشه از گاو الی دور شد و فکر کرد که ان گاو را احمقی است که حیونت دیگر نمی خورد؛ من خیلی کوچکم و به شکار خیلی سخت
Apr 20, 2015 3:06 PM
Corrections · 15
5

Suggestions

 

گاوی به نام الی

روزی،
[?گاوی به نام الی از خواب بیدار شد و برای گردش بیرون رفت [پایدز خارج شد
او خیلی دوست داشت به تپه [قادو؟] برود و با حیوانات دیگر صحبت کند
اما، حیوانات تپه از الی خیلی می ترسیدند چون او خیلی بزرگ و بلند بود

"در حالی که راه می رفت، میسه موشه سر راه او پیدا شد. الی از او پرسید:"چطوری؟
"!موشی میسه گفت:"لطفا مرا نخور
"الی گفت: "من که موش نمی خورم، چمن می خورم
"!میسه موشه با تعجب پرسید: "چرا؟ تو که خیلی بزرگ هستی و می توانی حیوانات زیادی را بخوری
[?گاو گفت که من با خوردن چمن برای گوساله ام شیر درست می کنم [و هم زیبا و قوی اقمات کنم

سپس موشی میسه از گاو دور شد و با خود فکر کرد که این گاو عجب حیوان احمقی است که حیوانات دیگر را نمی خورد! من خیلی کوچکم و و شکار کردن برایم سخت است، اما او بزرگ و قوی است!

 

1.Is میسه the mouse's name?
Sometimes in Persian we use a "ه" at the end of the adjective, like: بنی خرگوشه، میسه موشه، فرانک نجاره and so on. (But this rule doesn't work all the times)
According to this rule I changed موشی میسه to میسه موشه.
Or about "گاو الی", you've written the adjective "'گاو" before the noun "الی". This doesn't seem correct. You can write it "الی گاوه" but I preferd to write the single adjective or the noun.

 

2.We don't use توله for cow's cub. I used گوساله instead.

 

3.I didn't understand some of the sentences and put them in [].

April 20, 2015
4

الی گاوه

روزی بود و روزگاری بود،
گاوی به نام الی از خواب بیدار شد و برای چرا از طویله بیرون رفت
او خیلی دوست داشت در تپه قدم بزند و با حیونات دیگر صحبت کند
اما، حیوانات تپه خیلی از الی گاوه می ترسیدند چون او خیلی بزرگ و بلند بود
همانطور که راه می رفت، میسه موشه از راه رسید، الی از او پرسید: چطوری؟
میسه موشه گفت: لطفا منو نخور!
الی گاوه گفت: من که موش نمی خورم ، چمن می خورم
میسه موشه خیلی تعجب کرد و پرسید: چرا!؟ تو که خیلی بزرگ هستی و می توانی حیوانات زیادی را بخوری
الی گاوه گفت: من با خوردن چمن برای گوساله ام  شیر درست می کنم، و هم خودم را زیبا و قوی نگه می دارم
سپس میسه موشه از الی گاوه دور شد و با خود فکر کرد: عجب گاو احمقی است که حیونات دیگر را نمی خورد؛ من خیلی کوچکم و شکار کردن برایم خیلی سخت است اما او بزرگ و قوی است

 

April 21, 2015

الی گاوه الی 

روزی بود و روزگاری بود،
گاوی به نام الی از خواب بیدز شده است بیدار شد و بیرون پایدز (برای چرا) از طویله خارج شد (بیرون رفت
او خیلی دوست داشت به تاپه قادو در تپه قدم بزند و به با حیونات دیگر صحبت کند
آوا اما، حیوانات تپه خیلی از الی گاوه خیلی می ترسیدند چون او را خیلی بزرگ و بلند است بود
حال انکه در حالی که (همانطور که) راه می رفت، میسه موشه پیدایش شد (از راه رسید)، کرد و به الی از او پرسید که چطوری؟
میسه موشه گفت: که لطفا به  منو غذا خوردن نیست نخور!
الی گاوه گفت: من که موش نمی خورم ، چمن می خورم
میسه موشه خیلی شگفت تعجب کرد و پرسید: چرا !؟ تو که خیلی بزرگ هستی و می توانی بسیار حیوانات زیادی را بخوری
پس  الی گاوه گفت: که من با خوردن چمن برای توله گوساله ام من شیر درست می کنم، و هم خودم را زیبا و قوی اقمات کنم نگه می دارم
سپس میسه موشه از الی گاوه دور شد و با خود فکر کرد (گفت:) که ان عجب گاو را احمقی است که حیونات دیگر را نمی خورد؛ من خیلی کوچکم و به شکار کردن برایم خیلی سخت است اما او بزرگ و قوی است

 

April 21, 2015
Erfan kheili mamnoon!
May 18, 2015

Hahaha... what a funny story!!

May 8, 2015
Show more
Want to progress faster?
Join this learning community and try out free exercises!