افزودن to find
سنجيد (he/she) measured
يافتن to find
دنبالش ريگردي are you looking for it (دنبالش می گردی؟)
پهلو side
دسترسي access
ميگن they say
همواره always
گشنه hungry
باتوق rendezvous
خوش برخورد kind, courteous
it is a challenge این یک دعوت به مبارزه است
do you pit me? دلت برای من می سوزه؟ (pity?)
do not you trust me? به من اعتماد نداری؟
اگر کلمه ها در جمله به کار می رفتند، شاید معادل های بهتری می شد برایشان پیدا کرد