portlandpolyglot
معانی و تلفظ درست لیست لغات فارسی من امیدوار بودم که کسی بتوانه به لیست لغات فارسی ببینه و بهم تلفظ درستشان خبر میدهد و اگر لغات بهتر برایشان وجود داره. وقتی لغات بهتر میگم منضور این است له اگر یک لغت غیر رسمی بهتر وجود داره . خیلی ممنون عذر خواهی کردن apologize لبه edge )مثل لبه میز) عملا practically اثر/اثرا effect/effects تایید کردن confirm )مثل وقتی تو انتصابی را تایید میکنی( یکی دیگر the other one آموزشی educational جنسی sexual نادر rare به سختی barely )مثلا من به سختی در زمان تا ایستگاه اتوبوس رسیدم) بی میل unwilling (مثلا امشب پسرم بی میل رفتن به مدرسه بود( نا موفق unsuccessful ( مثلا سعی کردم ماشینم را تصحیح کنم اما نا موفق بودم
Jun 6, 2014 4:31 AM
Answers · 6
2
بیشتر ترجمه هات درست بود و قابل فهم. فقط دو تا اشتباه مهم داشتی به سختی barely )مثلا من به سختی در زمان تا ایستگاه اتوبوس رسیدم) من به سختی "به موقع" به ایستگاه اتوبوس رسیدم/ من به سختی "سروقت" به ایستگاه اتوبوس رسیدم in time or on time = به موقع / سروقت ***************************************** نا موفق unsuccessful ( مثلا سعی کردم ماشینم را تصحیح کنم اما نا موفق بودم to fix or repair = درست کردن / تعمیر کردن برای ماشین لغت "تصحیح کردن" استفاده نمی شه. سعی کردم ماشینم را درست کنم اما موفق نشدم ******************************** by the way, معانی و تلفظ درست لیست لغات فارسی من this title is great!
June 6, 2014
1
عذر خواهی کردن apologize معذرت خواهی کردن – بخشیدن (مثلا می گی ببخشید) لبه edge عملا practically اثر/اثرا effect/effects اثرا درست نیست اثر و اثار درسته تایید کردن confirm یکی دیگر the other one در اصطلاح غیر رسمی می گیم یکی دیگه آموزشی educational نادر rare کمیاب به سختی barely بی میل unwilling پسرم میل نداشت بره مدرسه نا موفق unsuccessful سعی کردم ماشینم رو درست کنم اما موفق نشدم جمله ی درست تری محسبوب می شه
June 6, 2014
I don't want to get so strict. So, I don't rephrase what you wrote, I'm just going to correct the mistakes. امیدوار بودم که کسی بتوانه به لیست لغات فارسی ببینه امیدوار بودم که کسی بتونه یه نگاهی به لیست لغات فارسی بندازه. و بهم تلفظ درستشان خبر میدهد و بهم در مورد تلفظ درستشان خبر دهد The following one is more native-like: و بهم تلفظ درستشون رو بگه و اگر لغات بهتر برایشان وجود داره. و اگر لغت های/کلمه های بهتری برایشان وجود دارد و اگر کلمه های بهتری براشون وجود داره/هست. وقتی لغات بهتر میگم منضور این است له اگر یک لغت غیر رسمی بهتر وجود داره . وقتی میگم لفات بهتر منظورم اینه که آیا کلمه ی غیر رسمی بهتری و جود داره I admit it! I rephrased the last one! :) To add to waht Sara and Amir said apologize = معذرت خواهی کردن I apologize for what I did. من به خاطر کاری که کردم معذرت می خوام. To forgive= بخشیدن عملا practically Practically has other meanings based on the context. Like: I've read practically all of his books. من "تقریباً" تمام کتاب هایش را خوانده ام. Predicting the future is practically impossible. پیش بینی آینده عملاً غیرممکن است. the other one= آن یکی/اون یکی another one= یکی دیگر/یکی دیگه unsuccessful= موفق نبودن. سعی کردم ماشینم را درست کنم اما موفق نشدم In everyday conversation: سعی کردم ماشینم را درست کنم اما نتونستم. I'll send you an audio message for correct pronunciations. You're doing a good job. Keep up the good work.
June 7, 2014
تو که خودت همه رو جواب دادی منم یه سری واست نوشتم که شاید به دردت بخوره اونایی رو که ذکر نکردم نیاز ی به اصلاح ندارن عذر خواهی کردن apologize معذرت خواهی کردن – بخشیدن (مثلا می گی ببخشید) لبه edge عملا practically اثر/اثرا effect/effects اثرا درست نیست اثر و اثار درسته تایید کردن confirm یکی دیگر the other one در اصطلاح غیر رسمی می گیم یکی دیگه آموزشی educational نادر rare کمیاب به سختی barely بی میل unwilling پسرم میل نداشت بره مدرسه نا موفق unsuccessful سعی کردم ماشینم رو درست کنم اما موفق نشدم جمله ی درست تری محسبوب می شه
June 6, 2014
Still haven’t found your answers?
Write down your questions and let the native speakers help you!