با توجه به شناختی که از مولانا وجود داره و اهداف والایی که رومی برای "هستی" در نظر داشته و نگاشته نمیشه معنی پوچ گرایی متوجه اشعارش کرد. به نظر من "گم شدن در گم شدن" به معنی گمنام شدن و گمنام ماندن (بی ادعا بودن) بوده که منظور مصرع، قطع دلبستگی شاعر از همه ی مادیات و نداشتن هیچ ادعایی است. در مصرع دوم شاعر می گوید همین دین و آیین و روشی هم که دارم (گمنامی و بی نامی و بی ادعایی) باید گم (بی نام*) شود (به آن وابسته نباشم) . هیچ نام و ادعایی نباید وجود داشته باشد. مثل حافظ که می گوید:
از ننگ چه گویی؟ که مرا نام ز ننگ است! وز نام چه پرسی؟ که مرا ننگ ز نام است........
*نام به معنی شهرت و آبرو یا به اصطلاح خوشنامی است
مثلا ما امروز میگیم طرف اسم و رسمی داره