[此账号已停用]
قطره ی جنون آغوش بارانی ات مشام جانم را طراوت می بخشد طلوع بودن را از محراب نگاهت مشاهده می کنم اعماق چشمانت وجودم را به سحر می کشد ساقیا قدح جنون را دست به دست کن «اوفتادم سخت در گرداب عشق» قطره ی جنون را به کامم انداز رهایم کن گمم کن درصحرای جنون تا دمی پیدا کنم خود را راه و بیراهم دمی فقط دمی دریاب
2015年11月9日 12:40
修改 · 2
سپاس پیروز باشید
2015年12月19日
بسیار زیبا
2015年11月29日
想快些进步吗?
加入这个学习社区,来试试免费的练习吧!