در ترکیب اضافی گاهی به سبب کثرت استعمال کسره مضاف در تلفظ ساقط میگردد، چون پدر زن، صاحبدل، دختر عمو، زیردست، سرپنجه. این عمل را فکّ اضافه و اینگونه ترکیبات را اضافه مقطوع گفتهاند.
در ترکیب اضافی گاهی برحسب ضرورت وزن شعر، و در مواردی برای سهولت تلفظ مضافٌالیه بر مضاف مقدم میشود، چون جهان پادشاهی (= پادشاهیِ جهان)، کارنامه، برادرزاده، کاروانسرای. این نوع ترکیب را «اضافه مقلوب» میگویند. ترکیباتی چون دل فریب، حقپرست، سنگ تراش، دشمن شکن، جنگآور، در حقیقت نوعی اضافه مقلوبند که از پیوستن یک اسم فاعل مرخم به یک اسم ساخته شدهاند. اسم مفعول کامل یا مرخم نیز گاهی در اضافه مقلوب مضافٌالیه واقع میشود، چون: زر خرید، زراندود (ه)، شاهزاده، دستپخت، خونآلود (ه).
البته باید توجه داشت که ترکیباتی چون «شیردل»، «گل اندام» و نظایر آن، اضافه مقلوب نیست و از نوع ترکیبات توصیفی است.