Yalda
میهمانی آشامیدنی شب جمعه من و شوهرم به میهمانی آشامیدنی دعوت شده بودیم. همکاران او برایمان جشن گرفتند چون ما دو ماه پیش ازدواج کردم. زیرا که من نمیتوانم زیاد مشروب بنوشم، آبمیوه نوشیدم. شوهرم هم نمی تواند زیاد مشروب بنوشد، اما او باید بنوشد اگر اربابش پیشکش کرد. فکر کردم این عادت عجیب کارمندان ژاپن است. آخر آن حزب، آنها به من گلهای زیبایی هدیه دادند. من برای این گلها دو تا گلدان را خریدم. این گلها الان کنار تلویزیون قرار شده است.
22 Thg 01 2012 05:39
Bài chữa · 6

میهمانی آشامیدنی

شب جمعه من و شوهرم به میهمانی آشامیدنی دعوت شده بودیم.
همکاران او برایمان جشن گرفتند چون ما دو ماه پیش ازدواج کردم کردیم.
زیرا که از آنجا که من نمیتوانم زیاد مشروب بنوشم، آبمیوه نوشیدم.
شوهرم هم نمی تواند زیاد مشروب بنوشد، اما او باید بنوشد اگر اربابش رئیسش پیشکش تعارف کرد (اگر رئیسش تعارف کرد، او مجبور است بنوشد).
فکر کردم این عادت عجیب کارمندان ژاپن است.

آخر آن حزب مجلس، آنها به من گلهای زیبایی هدیه دادند.
من برای این (آن) گلها دو تا گلدان را خریدم.
این (آن) گلها الان کنار تلویزیون قرار شده است (شده‌اند).

============================

Green: Perefered alternatives

Red: Wrong words/uses


منظورتان از «حزب» را دقیقاً متوجه نشدم.

در جمله‌ی «فکر کردم این عادت عجیب کارمندان ژاپن است»، اگر همچنان همینطور فکر می‌کنید، باید بنویسید: «فکر می‌کنم». یعنی فعل را به زمان حال برگردانید

اگر سوالی دارید بپرسید. خوشحال می‌شوم اگر بتوانم کمکتان کنم

22 tháng 1 năm 2012

میهمانی آشامیدنی

شب جمعه من و شوهرم به صرف آشامیدنی دعوت شده بودیم.
همکاران او برایمان جشن گرفتند چون ما دو ماه پیش ازدواج کرده بودیم. به خاطر اینکه من نمیتوانم زیاد مشروب بنوشم، به جای آن آبمیوه نوشیدم.
شوهرم هم نمی تواند زیاد مشروب بنوشد، اما او مجبور است بنوشد اگر رئیسش تعارف کند.
فکر میکنم این عادت عجیب کارمندان ژاپنی است.
آخر آن مهمانی، آنها به من گلهای زیبایی هدیه دادند.
من برای این گلها دو تا گلدان خریدم.
الان این گلها کنار تلویزیون قرار دارد

29 tháng 11 năm 2014
در فارسی روزمره هم برای نوشیدنی ها و هم برای غذاها(خوراکها) از فعل خوردن استفاده می شود
14 tháng 6 năm 2012

میهمانی آشامیدنی

شب جمعه من و شوهرم به میهمانی آشامیدنی دعوت شده بودیم.
همکاران او برایمان جشن گرفتند چون ما دو ماه پیش ازدواج کردیم.
به دلیل اینکه من نمیتوانم زیاد مشروب بنوشم، آبمیوه نوشیدم.
شوهرم هم نمی تواند زیاد مشروب بنوشد، اما اگر رئیسش پیشکش کند مجور می شود بنوشد.
فکر کردم که شاید این عادت عجیب کارمندان ژاپن است.

آخر مهمانی، آنها به من گلهای زیبایی هدیه دادند.
من برای این گلها دو تا گلدان خریدم.
این گلها الان کنار تلویزیون قرار داده شده اند(هستند).

14 tháng 6 năm 2012
Bạn muốn tiến bộ xa hơn?
Hãy tham gia cộng đồng học tập này và thử nghiệm những bài tập miễn phí!